Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4954 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
real estate
U
معاملات زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
My capital is locked up in land.
U
سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
Other Matches
option dealer
U
واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
transactions
U
معاملات
dealings
U
معاملات
injunctions
U
تحریم معاملات
commercial transactions
U
معاملات تجارتی
stoopage of trade
U
قطع معاملات
boycott
U
تحریم معاملات
option dealing
U
معاملات اختیاری
boycotted
U
تحریم معاملات
arm's length
U
معاملات ازاد
injunction
U
تحریم معاملات
arbitrage
U
معاملات ارز
turnover
U
حجم معاملات
unauthorized transaction
U
معاملات فضولی
turnover
U
گردش معاملات
treament of aliens
U
معاملات بیگانگان
external transaction
U
معاملات خارجی
purchase tax
U
مالیات بر معاملات
boycotts
U
تحریم معاملات
boycotting
U
تحریم معاملات
internal transactions
U
معاملات داخلی
credit transaction
U
معاملات موجل
sales
{pl}
U
گردش معاملات
volume of sales
U
حجم معاملات
volume of sales
U
گردش معاملات
dealers
U
فروشنده معاملات چی
dealing for money
U
معاملات پولی
dealer
U
فروشنده معاملات چی
turn-over
U
حجم معاملات
turn-over
U
گردش معاملات
sales
{pl}
U
حجم معاملات
credit transaction
U
معاملات استمهالی
foreign exchange transactions
U
معاملات ارزی
foreign exchange transaction
U
معاملات ارزی
conveyancing
U
تسهیل معاملات
stoopage of trade
U
منع معاملات
overseas trade
U
معاملات خارجی
exchange transactions
U
معاملات برواتی
futures
U
معاملات سلف
speculating
U
معاملات قماری کردن
real estate agency
U
بنگاه معاملات املاک
speculates
U
معاملات قماری کردن
swopping
U
معاملات سلف ارز
swaps
U
معاملات سلف ارز
swapped
U
معاملات سلف ارز
swap
U
معاملات سلف ارز
swopped
U
معاملات سلف ارز
speculate
U
معاملات قماری کردن
speculated
U
معاملات قماری کردن
spot market
U
بازار معاملات نقدی
swops
U
معاملات سلف ارز
realtor
U
دلال معاملات ملکی
opening of negotiations
U
افتتاح مذاکرات
[معاملات]
broker
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokered
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokering
U
واسطه معاملات بازرگانی
brokers
U
واسطه معاملات بازرگانی
agiotage
U
معاملات احتکاری بروات
invisibles
U
معاملات غیرقابل رویت
realtors
U
دلال معاملات ملکی
land agent
U
دلال معاملات ملکی
hazardous
U
معاملات قماری اتفاقی
speculate
U
معاملات پرخطر انجام دادن
bargained
U
چانه زنی در معاملات معامله
speculates
U
معاملات پرخطر انجام دادن
bargaining
U
چانه زنی در معاملات معامله
speculated
U
معاملات پرخطر انجام دادن
speculating
U
معاملات پرخطر انجام دادن
bargain
U
چانه زنی در معاملات معامله
bargains
U
چانه زنی در معاملات معامله
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
speculates
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealer
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculate
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculated
U
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchange
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
lawmerchant
U
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
the iron interest
U
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
procuration fee
U
حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
conveyancing
U
در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
blotters
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotter
U
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
ground line
U
خط زمین
grazed
U
زمین
grazes
U
زمین
graze
U
زمین
earthing
U
زمین
geodetically
U
زمین
grass roots
U
کف زمین
ground surface
U
کف زمین
this earthly round
U
زمین
acre
U
زمین
acres
U
زمین
floors
U
کف زمین
tellus
U
زمین
floored
U
کف زمین
floor
U
کف زمین
aerospace
U
جو زمین
terrain
U
زمین
lackland
U
بی زمین
extra terrestrial
U
زمین
land n
U
زمین
soil
U
زمین
soiling
U
زمین
soils
U
زمین
cinder tracks
U
زمین دو
cinder track
U
زمین دو
norland
U
زمین
land
U
زمین
rooter
U
زمین کن
domains
U
زمین
ground
[British]
[floor]
U
کف زمین
fields
U
زمین
earths
U
زمین
real estate
U
زمین
floor
U
کف زمین
ground
U
: زمین
ground
U
زمین
domain
U
زمین
ground
U
کف زمین
fielded
U
زمین
earth
U
زمین
field
U
زمین
globes
U
زمین
globe
U
زمین
marsh land
U
زمین ماندابی
low land
U
زمین پست
field hockey
U
زمین هاکی
oblique compartment
U
زمین مورب
open country
U
زمین باز
mid court
U
وسط زمین
landfall
U
ریزش زمین
geological
U
زمین شناسی
natural ground
U
زمین طبیعی
landfalls
U
ریزش زمین
low land
U
پستی زمین
lowland
U
زمین پست
mool
U
زمین خشک
mixed graze
U
توام زمین
ends
U
زمین حریف
ended
U
زمین حریف
measuring rod
U
گز زمین پیمایی
Recent search history
Forum search
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1
چندمین
2
معنی اسم تیتان چیست؟
1
من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0
coopling
0
او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4
چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4
چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4
چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com